نمونههایی از گفتار و رفتار امام رضا(ع)| ۱
ده گفتار از امام رضا(ع)
۱- اِنَّ الصَّمْتَ بابٌ مِنْ اَبْوابِ الحِکْمَةِ، اِنَّ الصَّمْتَ یَکسِبُ المَحَبَّةَ، اِنَّهُ دَلیلٌ عَلی کُلِّ خَیْرٍ:
«همانا خاموشی (کنترل زبان) دری از درهای حکمت است و موجب جلب دوستی میشود و راهنمای هرگونه نیکی است.»[1]
۲- لا يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ اَنْ يَدَعَ الطِّيبَ فِي كُلِّ يَوْمٍ، فَاِنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهِ، فَيَوْمٍ وَ يَوْمٍ لا فَاِنْ لَمْ يَقْدِرْ فَفِي كُلِّ جَمعَةٍ، وَ لا يَدَعُ ذلِكَ:
«برای انسان سزاوار نیست که عطر و بوی خوش را در هر روز ترک کند، اگر در هر روز بر آن دست نیافت، یک روز در میان و اگر یک روز در میان نیز به آن دست نیافت در هر هفته، از بوی خوش بهرهمند شود و آن را ترک ننماید.»[2]
۳- صَدِيقُ كُلِّ امْرِءٍ عَقْلُهُ، وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ:
«دوست هر انسانی، عقل اوست و دشمن هر انسانی، نادانی اوست.»[3]
۴- اَلتَوَدُّدُ اِلَی النّاسِ نِصفُ العَقلِ:
«دوستی با مردم، نیمی از عقل است.»[4]
۵- اِنَّ اللهَ تَعالی یَبغُضُ القِیلَ وَ القالَ وَ اِضاعَةَ المالِ، وَ کَثرَةَ السُؤالِ:
«همانا خداوند قیل و قال (کشمکش لفظی بیمورد) و تباه نمودن ثروت و تقاضا کردن بسیار را دشمن دارد.»[5]
۶- لا تَدَعُوا العَمَلَ الصّالِحِ وَالاِجتَهادَ فی العِبادَةِ اِتِّکالاً عَلی حُبِّ آلِمَحَمَّدٍ(ص):
«کار نیک و کوشش در انجام عبادت را بهخاطر تکیه بر حبّ آلمحمّد(ص) رها نسازید.»[6]
۷- لا یَکُونُ المُؤمِنُ مُؤمِناً حَتّی یَکُونَ فِیهِ ثَلاثَ خِصالٍ سُنَّةٌ مِن رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِن نَبِیِّهِ وَ سُنَّةٌ مِن وَلِیِّهِ، فَاَمّا السُّنَّةُ مِن رَبِّهِ فَکِتمانِ سِرِّهِ... وَ اَمّا السُّنَّةُ مِن نَبِیِّهِ فَمُداراةِ النّاسِ... وَ اَمَّا السُّنَّةُ مِن وَلِیِّهِ فَالصَّبرُ فِی البَأساءِ وَ الضَّرّاءِ:
«مؤمن تا سه خصلت نداشته باشد، مؤمن حقیقی نیست که عبارتند از: ۱- سنّتی از پروردگارش ۲- سنّتی از پیغمبرش ۳- سنّتی از امامش، امّا سنّت خدا پردهپوشی است... امّا سنّت پیامبرش خوشرفتاری و مدارا با مردم است... و امّا سنّت امامش، صبر کردن در سختی و پریشانی است.»[7]
۸- مَن رَضِیَ عَنِ اللهِ تَعالی بِالقَلِیلِ مِنَ الرِّزقِ رَضِیَاللهُ عَنهُ بالقَلِیلِ مِنَ العَمَلِ:
«کسی که به روزی اندک از خداوند خشنود باشد، خداوند از او به عمل کم، خشنود خواهد شد.»[8]
۹- اَلاِستِرسالُ بِالاُنسِ یَذهَبُ المَهابَةَ:
«انس گرفتن حساب نشده (و بدون کنترل) با مردم، شخصیّت انسان را از بین میبرد.»[9]
۱۰- یَأتِی عَلَی النّاسِ زَمانٌ تَکُونُ العافِیَةُ فِیهِ عَشرَةَ اَجزاءٍ:
تِسعَةٌ مِنها فِی اِعتِزالِ النّاسِ، وَ واحِدٌ فِی الصَّمتِ:
«زمانی بر مردم میآید که عافیت و آرامش در آن زمان در ده بخش است، نُه بخش آن در دوری از مردم (و گوشهگیری) است و یک بخش آن سکوت است.»[10]
نمونههایی از کردار و رفتار امام رضا(ع)
عبادت و بندگی
امام رضا(ع) همچون پدر و اجداد پاکش، همواره قبل از هرچیز و بعد از هرچیز، بندهی خالص خدا بود و همه چیز را در خطّ بندگی خدا دنبال میکرد و در پرتو همین بندگی به ارزشهای والای انسانی و مقامهای بلند معنوی دست یافت، زهد و عبادت او، راز و نیاز و مناجات و سجدههای طولانی او، نشان میداد که دلدادهی خدا است و رابطه تنگاتنگ عاشقانه با ذات پاک خدا دارد، برای روشن شدن این مطلب، نظر شما را به نمونههای زیر جلب میکنم:
سجدههای طولانی
یکی از همراهان حضرت رضا(ع) در سفر خراسان میگوید: به روستایی رسیدیم، آن حضرت به نماز ایستاد، به سجده رفت آن راطول داد، شنیدم با کمال تواضع در سجده میگفت:
«لَکَ الحَمدُ اِن اَطَعتُکَ....
خدایا اگر تو را اطاعت کنم، حمد و سپاس مخصوص تو است و اگر نافرمانی کنم حجّت و عذری برایم نخواهد بود، من و دیگران در احسان تو شرکتی نداریم، اگر به راه خطا رفتم معذور نیستم، اگر نیکی به من رسد از جانب تو است، ای خدای بزرگوار، مردان و زنان با ایمان را در مشرق و مغرب در هر کجا که هستند بیامرز.»[11]
عبدالسّلام هروی میگوید: وقتی که امام رضا(ع) به سناباد رسید، در خانهی حمیدبن قحطبه به نماز ایستاد و پس از نماز به سجده رفت، شمردم پانصد بار گفت: سُبحانَ اللهِ. یعنی: «خداوند از هرگونه عیب و نقض، منزّه است.»[12]
رجاءبن ضحّاک سرپرست مأمورین آوردن امام رضا(ع) از مدینه به خراسان، ضمن بیان مشروحی از عبادات شبانه روزی امام رضا(ع) در مسیر راه، میگوید:
«فَوَ اللهِ ما رَأَیتُ رَجُلاً کانَ اَتقی لِلّهِ تَعالی مِنهُ، وَ لا اَکثَرُ ذِکراً لِلّهِ فی جَمِیعِ اَوقاتِهِ مِنهُ، وَلا اَشَدُّ خَوفاً لِلّهِ عَزّوَجَلَّ مِنهُ:
سوگند به خدا مردی را ندیدم که با تقواتر از حضرت رضا(ع) باشد و در همهی ساعات بیشتر از او به یاد خدا باشد و بیشتر از او از خدا بترسد.»[13]
ابراهیم بن عباس در ضمن شرح حالات امام رضا(ع) میگوید: اکثر شبها از آغاز تا بامداد به عبادت و مناجات با خدا اشتغال داشت بسیار روزه میگرفت، روزهي سه روز در ماه را ترک نمیکرد و میفرمود: «سه روز روزه گرفتن در هر ماه، معادل روزه گرفتن همهی روزهای سال به حساب میآید.»[14]
عبادت امام هشتم(ع) در زندان سَرَخس
از بعضی از روایات استفاده میشود که امام هشتم حضرت رضا(ع) مدّتی در شهر سَرَخس، زندانی و تحت نظر بوده است از جمله: اباصلت هروی میگوید: در سرخس به کنار خانهای که امام هشتم(ع) در آن زندانی بود رفتم، از زندانبان اجازه خواستم تا با امام ملاقات کنم.
آنها گفتند: «نمیتوانی با امام ملاقات کنی!»
گفتم: چرا؟
گفتند: امام رضا(ع) نوعاً شبانه روز مشغول نماز است و در یک شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند، فقط ساعتی در آغاز روز و قبل از ظهر و ساعتی هنگام غروب نماز نمیخواند ولی در این ساعات نیز در محل نماز خود به مناجات و راز و نیاز با خدا، اشتغال دارد ... .[15]
تلاوت قرآن
رجاءبن ضحّاک میگوید: امام رضا(ع) شبها بسیار تلاوت قرآن میکرد، هنگامی که به آیهای میرسید که در آن سخن از بهشت و دوزخ به میان آمده بود، گریه میکرد و از درگاه خدا تقاضای بهشت مینمود و میگفت:پناه میبرم به خدا از آتش دوزخ.[16]
آن حضرت در سه روز یک بار تمام قرآن را تلاوت میکرد و میفرمود: «اگر خواسته باشم که کمتر از سه روز، قرآن را ختم کنم میتوانم ولی هرگز هیچ آیهای را نخواندم مگر اینکه در معنی آن اندیشیدم و دربارهی اینکه آن آیه در چه موضوع و در چه وقت نازل شده فکر کردم، از این رو هر سه روز، همهی قرآن را تلاوت میکنم.»[17]
نماز اوّل وقت در همه حال
در یکی از این مجالس مناظرات امام رضا(ع)، «عمران صابی» که از فحول دانشمندان بود، در مجلس حاضر شد و در حضور مأمون دربارهي توحید خدا، با امام رضا(ع) به بحث پرداخت، هر سؤالی که مطرح میکرد، امام با استدلال محکم جواب او را میداد، بحث و مناظره به اوج خود رسیده بود و کاملاً داغ شده بود، در همین هنگام وقت ظهر فرا رسید.
امام رضا(ع) هماندم به یاد نماز افتاد و به مأمون فرمود:
«اَلصَّلاةُ قَد حَضَرَت:
وقت نماز فرا رسید.»
عمران صابی گفت:
«یا سَیّدِی لا تَقطَع عَلَیَّ مَسأَلَتِی فَقَد رَقَّ قَلبِی:
ای آقای من! دنبالهی بحث و بررسی و پاسخ به سؤال مرا قطع نکن (بنشین بعد از پایان بحث، برای نماز برو)، همانا دلم سوخت و فرو ریخت.»
امام رضا(ع) (تحت تأثیر احساسات عمران صابی قرار نگرفت و نماز اوّل وقت را فدای بحث و بررسی نکرد و) با کمال قاطعیّت فرمود:
«نُصَلِّی وَ نَعُودُ:
نماز را انجام میدهیم و باز میگردیم.»
امام رضا(ع) با همراهان برخاستند و نماز را خواندند، و پس از نماز به همان مجلس بازگشته و به بحث و بررسی ادامه دادند.[18]
بیاعتنایی حضرت رضا(ع) به شیعهنماها
جمعی از شیعیان، در آن هنگام که امام رضا(ع) در خراسان بود، از بلاد دور به خراسان رفته تا به محضر امام رضا(ع) برسند این گروه در عین آنکه شیعه بودند، به گناهانی آلوده بودند، آنها یک ماه در خراسان ماندند و هر روز دو بار به در خانهی امام رضا(ع) میآمدند ولی دربان اجازهی ورود به آنها نمیداد، سرانجام آنها توسّط دربان به امام رضا(ع) پیام دادند: «ما از راه دور آمدهایم اگر شما را ملاقات نکنیم روسیاه خواهیم شد و هنگام مراجعت به وطن در نزد مردم شرمنده و سرافکنده میگردیم به ما اجازه ملاقات بده...»
دربان پیام آنها را به امام رضا(ع) رسانید، امام اجازهی ورود به آنها داد، آنها گله کردند، امام رضا(ع) به آنها فرمود: «اینکه اجازه به شما ندادم، از اینرو است که شما ادّعا میکنید شیعه حضرت علی(ع) هستید ولی دروغ میگویید، شیعهی علی(ع)، حسن و حسین(ع) و سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار و ... بودند، شما مدّعی هستید که شیعهی امیرمؤمنان علی(ع) هستید ولی در بیشتر اعمال با آن حضرت مخالفت مینمایید... .
آنها هماندم استغفار و توبهی حقیقی کردند، آنگاه امام با آغوشی باز از آنها پذیرایی کرد و با آنها گرم گرفت و به دربان فرمود: «آنها چند بار به در خانهی ما آمدند؟» دربان عرض کرد: «شصت بار» امام به او فرمود: اینک شصت بار نزد آنها بیا و بر آنها سلام کن و سلام مرا به آنها ابلاغ نما.» دربان دستور امام رضا(ع) را اجرا نمود.[19]
به این ترتیب، امام رضا(ع) با به کار بردن یکی از مراحل عملی امر به معروف و نهی از منکر (روی گردانی)، آنها را ادب کرد.
خودآزمایی
1- دوست و دشمن هر انسانی، چه چیزی است؟
2- سه خصلت مؤمن حقیقی را بیان و تفسیر کنید.
3- چرا امام رضا(ع) به آن شیعیان، که برای ملاقات با آن حضرت آمده بودند، اجازهی ورود نمیدادند؟
پینوشتها
[1]- کشف الغُمّه، ج 3، ص 1۲۴.
[2]- همان مدرک، ص ۱۲۶.
[3]- کشف الغمّه، ج 3، ص 1۲۵.
[4]- انوار البهیّه، ص 34۵.
[5]- بحار، ج ۷۸، ص ۳۳۵.
[6]- بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۴۷.
[7]- اصول کافی، ج ۲، ص ۲۴۱ – عیون اخبار الرّضا، ج ۱، ص ۲۵۶.
[8]- انوار البهیّه، ص ۳۴۶.
[9]- همان مدرک.
[10]- همان، ص ۳۴۵.
[11]- بحار، ج ۴۹، ص ۱۱۷.
[12]- عیون اخبارالرّضا، ج ۲، ص ۱۳۷.
[13]- همان مدرک، ص ۱۸۰.
[14]- همان مدرک، ص ۱۸۴.
[15]- بحار، ج ۴۹، ص ۱۷۰ – عیون اخبار الرّضا، ج۲، ص ۱۸۳ و ۱۸۴.
[16]- عیون اخبار الرّضا، ج ۲، ص ۱۸۲.
[17]- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۳۶۰.
[18]- عیون اخبارالرّضا، ج ۱، ص ۱۷۲.
[19]- اقتباس از بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۵۸ و ۱۵۹.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی